وبلاگ ایران تلنت
آموزش راهکارهای استخدامی و مدیریت منابع انسانی

آیا ضریب هوشی یا هوش هیجانی عاملی تعیین کننده در موفقیت شغلی هستند؟

هوش یکی از پیچیده‌ترین مقوله‌ها در بدن انسان است و به همین دلیل سال‌ها است که محققان و فیلسوفان بسیاری سعی در کشف و تعریف آن داشتند و هنوز هم، به درک درستی از آن نرسیده‌اند. امروزه، محققان برای اندازه‌گیری دانش مردم و سرعت حل مسئله آنها با استفاده از استدلال، بر تست‌های هوش (IQ) تکیه کرده‌اند.

اما تست هوش به تنهایی برای مشخص کردن تمام توانایی‌ها هوشی و فکری افراد، کافی نیستند. به طور مشخص تست‌های هوش راهکاری برای تعیین موفقیت در مدرسه، زندگی یا کسب و کار نیستند و نمی‌توانند این موارد را پیش بینی کنند. به همین خاطر، در دهه‌های اخیر، محققان تعریف هوش را فراتر از این موضوع برده‌اند و آن را مجموعه‌ای از مهارت‌ها تعریف می‌کنند.

ابزار رایگان و آنلاین ساخت رزومه
همین حالا می‌توانید به صورت رایگان و آنلاین یک رزومه حرفه‌ای و دو زبانه بسازید و فایل آن را دریافت کنید.

در ۲۰ سال گذشته، مفهوم هوش هیجانی (EI) نیز به تعریف تمام مهارت‌های فکری انسان اضافه شده است. هوش هیجانی به توانایی فرد در تشخیص و تنظیم احساسات و استفاده از آگاهی اجتماعی در حل مسئله اشاره دارد. تست‌های ضریب هوشی و تست‌های هوش هیجانی با هم ممکن است تصویر کامل‌تری از هوش انسان به محققان بدهند. در این مقاله، نگاهی دقیق‌تر به هر دو نوع هوش خواهیم داشت و به شما خواهیم گفت که آیا این دو مقوله تاثیری در موفقیت شغلی دارند یا خیر.

تفاوت بین ضریب هوشی و هوش هیجانی چیست؟

تاثیر ضریب هوشی و هوش هیجانی در موفقیت شغلی

ضریب هوشی معمولاً به توانایی افراد در تفکر و استدلال اشاره دارد. برخی از رایج‌ترین عناصر ضریب هوشی شامل توانایی شما در موارد زیر می‌شود:

  • استفاده از منطق برای حل مسائل
  • برنامه ریزی و داشتن استراتژی
  • درک ایده‌های انتزاعی
  • سازگاری با شرایط جدید و تمایل برای یادگیری
  • درک قدرت زبان و استفاده از آن

هوش هیجانی (EQ) به طور کلی به توانایی شما در درک احساسات خود و سایر افراد اشاره دارد. همچنین به نحوه استفاده احساسات در رفتار نیز اشاره دارد. به طور کلی، اگر هوش هیجانی بالایی دارید، موارد زیر برای شما آسان‌تر خواهد بود:

  • احساسات خود و دیگران را شناسایی و درک کنید
  • با افراد دیگر همدلی کنید
  • احساسات و رفتار خود را با شرایط مختلف تطبیق دهید
  • احساسات خود را کنترل کنید
  • در برابر وسوسه‌ها مقاومت داشته باشید
  • تعارضات با دیگران را حل کنید
  • ارتباط موثر برقرار کنند

IQ و EQ چگونه اندازه گیری می‌شوند؟

بحث‌های بسیاری در مورد دقت اندازه گیری IQ و EQ وجود دارد و همچنین، عوامل مختلفی می‌توانند بر نتایج روش‌های اندازه گیری تأثیر بگذارند. به همین دلیل، برخی افراد این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا این آزمایش‌ها و روش‌های اندازه گیری واقعاً درست هستند و آیا عدد درست را بیان می‌کنند. به عنوان مثال، عوامل زیر ممکن است بر نتیجه اندازه گیری این دو مفهوم اثر داشته باشند:

  • وضعیت اقتصادی
  • نابرابری‌های اجتماعی
  • دسترسی به آموزش
  • تغذیه دوران کودکی
  • آسیب‌های روحی دوران کودکی
  • سایر عوامل محیطی

تاثیر ضریب هوشی و هوش هیجانی در موفقیت شغلی

متداول‌ترین تست‌های هوش عبارت‌اند از:

این تست‌های هوش معمولاً دو توانایی هوشی متفاوت را اندازه‌گیری می‌کنند که عبارت‌اند از:

  • هوش انتزاعی؛ این نوع هوش مبتنی بر توانایی کلامی و دانش شما است و معمولا با افزایش سن بهبود می‌یابد.
  • هوش سیال؛ این هوش توانایی شما برای استدلال، تفکر انتزاعی و حل مشکلات بدون دانش قبلی است.

سایر تست‌های IQ، مانند تست هوش ریون، تلاش می‌کنند تا هوش را بدون در نظر گرفتن توانایی کلامی اندازه‌گیری کنند. اما تست‌های هوش هیجانی شناخته شده و معتبر عبارت‌اند از:

  • Mayer-Salovey-Caruso Emotional Intelligence Tests
  • Situational Tests of Emotional Management
  • Situational Tests of Emotional Understanding
  • Diagnostic Analysis of Nonverbal Accuracy

این تست‌ها برخی اوقات باعث می‌شوند که بیشتر خود را بشناسید و موارد زیر را کشف کنید:

  • هوش توانایی؛ چقدر خوب مشکلات را با استفاده از مهارت‌های اجتماعی و عاطفی حل می‌کنید.
  • هوش صفتی؛ توانایی انجام تجزیه و تحلیل از رفتارهای معمولی خودتان، هوش صفتی است.

بسیاری از تست‌های EQ توانایی‌های شما را در پنج زمینه رتبه بندی می‌کنند:

شرکت‌های که این هفته استخدام دارند
۲۳ شرکت بزرگ و معتبر این هفته استخدام دارند. برای مشاهده آگهی‌های استخدامی و ارسال رزومه کلیک کنید.
  • خودآگاهی
  • خود تنظیمی
  • انگیزه
  • یکدلی
  • مهارت‌های اجتماعی

برخی از تست‌های EQ و IQ فقط در محیط‌های حرفه‌ای قابل اجرا هستند و برخی دیگر به صورت عمومی در دسترس افراد هستند.

آیا این دو نوع هوش بر یکدیگر برتری دارند؟

تاثیر ضریب هوشی و هوش هیجانی در موفقیت شغلی

آنچه تا به امروز مشخص شده این است که، نمرات به دست آمده در آزمون‌های هوش با عملکرد تحصیلی بهتر، حقوق بالاتر و عملکرد شغلی بهتر مرتبط است. با این حال، مطالعاتی که اخیرا انجام شده، نتایجی را در مورد این موضوع مطرح کرده است.

هوش عاطفی با موفقیت و همچنین داشتن روابط بهتر با افراد ارتباط دارد. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، هوش هیجانی ممکن است به شما در مدیریت استرس کمک کند. یک بررسی تحقیقاتی در سال ۲۰۱۹ به این نتیجه رسید که هوش هیجانی می‌تواند به شما کمک کند تا سریع‌تر از شرایطی که در آن استرس بسیار زیاد است، خلاص شوید.

هر دو نوع هوش می‌توانند به طور چشمگیری بر کیفیت زندگی و دستاوردهای شما تأثیر بگذارند. درک و توسعه هر دو نوع هوش ممکن است بهترین گزینه برای افزایش شانس موفقیت شما در تمام زمینه‌های زندگی، خصوصا بخش شغلی زندگی شما باشد.

تاثیر ضریب هوشی و هوش هیجانی در موفقیت شغلی

زمانی، ضریب هوشی به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده در میزان موفقیت ما در زندگی در نظر گرفته می‌شد. روانشناسانی مانند هوارد گاردنر احساس کردند که ضریب هوشی معیار بسیار محدودی برای سنجش توانایی افراد است و پیشنهاد کردند که هوش‌های دیگر نیز در مورد موفقیت افراد اندازه گیری شود. سپس دانیل گولمن پیشنهاد کرد که چیزی به نام هوش هیجانی یا EQ می‌تواند به اندازه IQ مهم باشد.

از زمانی که گولمن اصطلاح هوش هیجانی را رایج کرد، این مفهوم به طور گسترده‌ای به ویژه در دنیای کسب و کار اهمیت پیدا کرد. در حالی که افراد بسیاری در مورد مهم‌تر بودن ضریب هوشی و هوش هیجانی بسیار سؤال دارند، اما این سؤال پاسخ درستی ندارد و در اصل سؤال اشتباه است. مثل این است که بپرسیم قلب مهم‌تر است یا ریه. آنها هر دو مهم هستند و سؤال درست این است که بپرسیم عملکرد کدام در بدن مهم‌تر است و عملکرد آنها تا چه حد به یکدیگر مرتبط است؟

تاثیر ضریب هوشی و هوش هیجانی در موفقیت شغلی

ضریب هوشی یا IQ سطح استدلال و توانایی حل مسئله ما را تعیین می‌کند. هوش هیجانی یا EQ توانایی ما در تشخیص، تمایز و مدیریت احساسات خود و دیگران را تعیین می‌کند. IQ توانایی ما در درک مفاهیم درسی را تعیین می‌کند و بعضا به ما نشان می‌دهد که می‌توانیم وارد دانشگاه‌های برتر شویم یا خیر و البته، به طور کلی بر تعیین شغل اول ما بسیار اثر دارد. اما وقتی پای هوش هیجانی نیز به میان می‌آید، مشخص می‌شود که موفقیت در شغل علاوه بر توانایی ذهنی و فکری، به سطح معینی از دانش و شایستگی نیز نیاز دارند.

دانیل گولمن معتقد بود: در حالی که ضریب هوشی ما ممکن است مسیر شغلی ما را تعیین کند، اما این هوش هیجانی یا EQ ما است که تعیین می‌کند چقدر امکان پیشرفت و ارتقای شغلی داریم. بحث این است که پس از بررسی مهارت‌های فنی، این توانایی ما برای کار و ارتباط با دیگران است که تعیین می‌کند چقدر در کار موفق هستیم. دانیل کانمن، روانشناس برنده جایزه نوبل، معتقد است که ما سراغ خرید وسایلی می‌رویم که به فروشنده آن وسایل اعتماد و دوستشان داریم، حتی اگر در نهایت هزینه بیشتری بپردازیم. بخش زیادی از موفقیت ما در زندگی از نحوه برقراری ارتباط ما با دیگر افراد ناشی می‌شود.

همه ما داستان افراد باهوشی که نتوانستند با دیگر افراد به خوبی ارتباط برقرار کنند و در کار خود شکست خوردند را شنیدیم. ما همچنین افرادی را می‌شناسیم که در آزمون IQ امتیاز بالایی کسب نکردند و در مدرسه نیز خوب عمل نکردند، اما به‌طور قابل‌توجهی در زندگی و شغل خود عالی بودند. بنابراین موفقیت ما در زندگی و شغل تا حد زیادی به این بستگی دارد که چگونه می‌توانیم به طور مؤثر و همزمان از ضریب هوشی و هوش هیجانی استفاده کنیم.

منبع fastcompany healthline
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.