بهطور خلاصه میتوان گفت که هوش هیجانی، شناخت و مدیریت هیجانهای خودمان و دیگران است.
هر جایی که روابط انسانی وجود داشته باشد، هیجان هم وجود دارد و لازم است تا بروز آن مدیریت شود؛ پس در روابط عاطفی و سازمانی، بررسی هوش هیجانی ضروری است. لازم به ذکر است، در مشاغلی که ارتباط با مخاطب زیاد است، نیاز استفاده از این تست بیشتر احساس میشود؛ از جمله این مشاغل میتوان به تدریس، روانشناسی، کوچینگ، مشاوره، منتورینگ، روابط عمومی، فروشندگی، راهبری و مدیریت سازمانی اشاره کرد.
بخش اصلی هر سازمان، نیروی انسانی آن است، افراد شاغل در یک سازمان کوچک یا بزرگ، روزانه ارتباط گستردهای با خودشان و یا مشتریان دارند. بنابراین طبیعی است که میزان هوش هیجانی یک نیروی کار برای مدیران سازمان مهم باشد. حضور افرادی که توانایی مدیریت هیجانهای خود و دیگران را دارند، سازمانی کمتنش و بهرهور را به ارمغان خواهد آورد.
بله، اعتبار پرسشنامه هوش هیجانی بارآن طی مراحلی توسط اساتید دانشگاه مورد بررسی قرار گرفته است که این اعتبار از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 93% و ضریب پایایی آن به روش بازآزمایی 68% گزارش شده است.
خبر بسیار خوبی برایتان داریم که هوش هیجانی اکتسابی است، یعنی میتوان مهارتهای لازم را آموخت؛ پس نگران نتایج کسبشده در آزمون نباشید و تمرکزتان را بر تقویت نقاط قوت و بهبود نقاط ضعف بگذارید.
طبق نظریه گاردنر، هر فردی نُه هوش دارد. بیشتر ما درباره هوش منطقی (تحلیلی، ریاضی یا IQ)، شنیدهایم و هنگامی که درباره هوش گفتگو میکنیم، معمولا اشاره به آن داریم. اکثر مردم فکر میکنند که هوش منطقی زیاد، ضامن موفقیت فرد در زندگی خواهد بود؛ درحالیکه ما هوشهای متنوعی داریم که هر کدام در جای خود، نقش بسزایی در موفقیت فرد دارند.
هوش هیجانی (Emotional Quotient)، که به آن هوش عاطفی هم گفته میشود، یکی از انواع هوشهای انسان است که به شناخت و مدیریت هیجانهای خود فرد و دیگران گفته میشود.
ریوون بار-آن (Reuven Bar-On)روانشناس اروپایی، یکی از پیشگامان در حوزه هوش هیجانی است. او برای اولین مرتبه، مفهوم امروزی هوش هیجانی را بیان کرد. تا قبل از آن، تمرکز پژوهشها روی مفهوم هوش منطقی (IQ) بود و همگان تصور میکردند که هوش منطقی زیاد، به معنی کسب موفقیت است. وقتی خلاف این باور در صنعت اثبات شد، روانشناسان متوجه این نقص شدند.
در همین حال، ارائه نظریه گاردنر مبنی بر تفاوت توانمندی عقلانی و هیجانی در 1983، موجب شد که تمرکز برای رشد هوش هیجانی بیشتر شود. ریوون بار-آن در رساله دکتری خود در سال ۱۹۸۵، روشی برای سنجش هوش هیجانی ابداع کرد که منجر به ساخت تست هوش هیجانی بار-آن شد. او که یک روانشناس بالینی بود، تمرکز خود را به سمت ارزیابی و تحلیل هیجانها برد که این اتفاق میتواند ناشی از وجود تحولات روانشناسی مثبتنگر در آن دوره باشد.